فوق ستاره آرژانتینی بارسا در اولین مسابقه بارسلونا بعد از مرگ خداوندگار فوتبال ، گل چهارم تیمش را به ثمر رسانده و پیراهن مشکی و قرمز تیم نیواولدبویز آرژانتین ، اولین خواستگاه مارادونای فقید را به نمایش گذاشت.پیراهنی با شماره ده و همان تبلیغات.
این جادوی فوتبال است. هنر هشتم یا هر آنچه که بشود به آن اطلاق کرد. تصور کنید کمپانی یاماها ژاپن امروز نتیجه تبلیغات و سرمایه گذاری روی پیراهن آن روز باشگاه آرژانتینی را بانقش بستن روی سینه مسی تنها دارنده شش توپ طلای جهان ، آن هم چهل سال بعد از زمانی که هزینه کرده است ، گرفته و بیشتر از هر زمان دیگری هم دیده شد.
اتفاقاتی از این دست ، فاصله صنعت پیشرو ، پولساز و پرمخاطب فوتبال را از سایر صنایع دنیا بیشتر کرده و بر محبوبیت شگفت انگیز آن می افزاید.
مارادونا که خود یکی از دلایل جذابیت فوتبال به شمار میرفت حالا با مرگش بر این جذابیت رنگ و بوی تازه ای بخشیده است. واکنش جهان فوتبال به درگذشت این اعجوبه فقید ، بخش مهمی از اخبار دنیای مستطیل سبز در استادیومهای خالی از تماشاگر شده است.
فوتبال حرفه ای البته نسبت به قهرمانانش همواره وفادار بوده و بهره متقابلی را نصیب چهره های تاریخ ساز و ویژه اش کرده است. وقتی هنوز پله برزیلی با همه حواشی بوجود آمده برای پسرش و درگیری با پرونده قاچاق مواد مخدر و زندان ، همچنان سلطان بی جون و چرای فوتبال جهان به شمار می رود و یا در مواجهه با مارادونا که بخش عمده ای از زندگی غیر فوتبالی اش را صرف کوکائین و الکل و اعتیاد می کند، این وداع باشکوه که تقریبا تمام فوتبال دنیا را شامل شده است صورت می گیرد میتوان به خاص بودن این رشته در مقایسه با تمام رشته های رقیب پی برد.
در جهان مدرن و حرفه ای از این رشته پر هوادار پول و شهرت و اعتبار می سازند در حالی که ما با قدمت و سابقه ای طولانی هنوز اندر خم یک کوچه مانده ایم!
آنها مارادونای یاغی و در عین حال افسرده را تا شصت سالگی روی چشم می گذارند و مراقبت می کنند در حالی که اینجا قهرمانان بزرگ را کوچک کرده و ذلیل و خانه نشین می کنیم!
نگاهی به ترکیب فدراسیون نشین های فوتبال بیاندازیم تا دلیل اینهمه مشکلات و عقب ماندگی نمونه داخلی فوتبال عیان تر شود.ما کار را از حرفه ای ها گرفته و به بیگانه با ورزش و فوتبال سپرده ایم.
انتهای پیام/د